بغضضضضضض

کنار اشوبهای این خواب

ارامشی پس از طوفان

چقدر زیبا دروغ میگفت دلم

ادامه مطلب...

عاشق که شدی حرمت نگه دار

شاید او عاشقت نباشد

سکوت کن و تماشا 

بگذار نداند و نفهمد احساست را

اگر عاشقت باشد

ادامه مطلب...

ادامه مطلب...

تو دلواپسی چشات اشکیه نمیشه بگی دلیلش چیه
خستگیارو از این خسته بگیر
چی میدونی از غمه تو دله تنگه عقاب اسیر
که از دور باید نگاهت کنه گریه کنه دله سیر
یه نگاه تو برام خاطره شده خاطره من جمع ِ
به خدا دله منم معنیه تو و عشقتو میفهمه
تو اتاق خودمم فکر توامو حالمو میدونی
تو که میدونی فقط چی میکشه این عاشقه زندونی
زندونی

تو باعث شدی حواسم بره خودم حالم از خودم بدتره
تو دلت از همه چی با خبره بمیرم برات که هر ثانیه چشمایه تو به دره
هوا ابریه دله تنگه تو این همه منتظره
یه نگاه تو برام خاطره شده خاطره من جمع ِ
به خدا دله منم معنیه تو و عشقتو میفهمه
تو اتاق خودمم فکر توامو حالمو میدونی
تو که میدونی فقط چی میکشه این عاشقه زندونی
زندونی

مرد که گریه میکنه کوه که غصه میخوره
یعنی هنوزم عاشقه یعنی دلش خیلی پره
آدم که زخمه قلبو با نمک دوا نمیکنه
عشقشو تویه خلوتش شما صدا نمیکنه
وقتی تو غمگینی خیلی غم انگیزم
همدرد پاییزم همراه این برگا اشکامو میریزم
اشکامو میریزم
شبیه تو هر کی که زیر باروونه
شدم یه دیوونه که از تو میخونه دلم زمستونه
دلم زمستونه

بگو به هردوتایه ما یه فرصته دیگه برایه زندگی میدی
بگو که حالو روز این صدایه خسته ی گرفتمو تو فهمیدی
تورو خدا نگو دلت یه عالمه از اینکه عاشقه پشیمونه
بگو که زخم رو دلم کنار تو همیشه تا ابد نمیمونه
وقتی تو غمگینی خیلی غم انگیزم
همدرد پاییزم همراه این برگا اشکامو میریزم
اشکامو میریزم
شبیه تو هر کی که زیر باروونه
شدم یه دیوونه که از تو میخونه دلم زمستونه
دلم زمستونه

**

در سکوت به ادمها نگاه میکنم و هرگز کسی نه معنای کلامم را فهمید 
نه معنای سکوتم
نه معنای نگاهم
پس در سکوت به
خلوت خویش پناه میبرم
تا مزاحم
شادی ادمها نباشم